علوم تجربی علمی است که در راستای بررسی علل مادی پدیده ها شکل گرفته است. با توجه به اینکه موضوع هر علم چیزی است که از عوارض ذاتی آن بحث می کند، موضوع علوم تجربی جسم از حیث تغییرپذیری یا از جهت حرکت و سکون آن است، همچنین از آنجا که فهم ماده همواره بصورت یقینی حاصل نمی شود، علم به آن همواره ظنی است؛ زیرا بررسی طبیعت مادی در علوم تجربی از راه کشف علل اعدادی صورت می گیرد، که علل اعدادی به طور استقرایی و ظنی برای دانشمندان کشف می شود. همچنین زمانی می توان این روش را تغییر داد تنها در صورتی که موضوع تغییر کند، مادامی که موضوع ماده است تغییر روش امکان پذیر نیست. از دیدگاه دکارت که در صدد کمی ساختن گزاره های تجربی و رنگ کلیت و قطعیت دادن به آن ها بود فقط هنگامی این اتفاق می افتد که رابطه ی محمول و موضوع در قضایا کمی باشد.
هزینه مورد نیاز برای تکمیل
درصد تکمیل پروژه
علوم تجربی علمی است که در راستای بررسی علل مادی پدیده ها شکل گرفته است. با توجه به اینکه موضوع هر علم چیزی است که از عوارض ذاتی آن بحث می کند، موضوع علوم تجربی جسم از حیث تغییرپذیری یا از جهت حرکت و سکون آن است، همچنین از آنجا که فهم ماده همواره بصورت یقینی حاصل نمی شود، علم به آن همواره ظنی است؛ زیرا بررسی طبیعت مادی در علوم تجربی از راه کشف علل اعدادی صورت می گیرد، که علل اعدادی به طور استقرایی و ظنی برای دانشمندان کشف می شود. همچنین زمانی می توان این روش را تغییر داد تنها در صورتی که موضوع تغییر کند، مادامی که موضوع ماده است تغییر روش امکان پذیر نیست. از دیدگاه دکارت که در صدد کمی ساختن گزاره های تجربی و رنگ کلیت و قطعیت دادن به آن ها بود فقط هنگامی این اتفاق می افتد که رابطه ی محمول و موضوع در قضایا کمی باشد.
به بیان دیگر در پدیده های مادی عوامل مختلف بر نتیجه و تفسیر ما از جهان مؤثرند و به مقداری که ما علم را با تکیه بر روشهای علمی دقیق تری پیش ببریم، تبیین دقیق تری از جهان خواهیم داشت و به سبب نبود علم یک جا به ذات ماده هیچ زمانی قادر نخواهیم بود روابط مادی را به طور کمی و ثابت به دست آوریم. لاک و نیوتن نیز معتقد بودند که ما از هیئت و ترتیب و حرکات اتم ها بی اطلاع هستیم و نمی توانیم قوانین ماده را تحت قوانین کمی در بیاوریم؛ از این رو، همواره با علمی ظنی به نام علوم تجربی در ارتباط با کشف طبیعت مادی مواجه هستیم.
چنان که بیان شد، بر اساس ذات و ماهیت ماده اشیا، علم به آن به وصف ضرورت و کلیت امکان پذیر نیست و رسیدن به تصوری ظنی از آن جز در پرتوی علم تصدیقی امکان پذیر نیست.
حصول علم یقینی به نحو تصوری رخ میدهد، اما در علوم تجربی براساس موضوع آن که آمیخته با تدریج و تغییر است این تصور ظنی از طریق تصدیقات استقرایی غیر یقینی حاصل میشود. اگر روزی انسان بتواند به تصور مطابق با واقع و زوال ناپذیر از ماده برسد، علوم تجربی به معنای امروزی از میان میرود. روش علوم تجربی استقرا غیریقینی است که در مقاله ی مذکوره بدان اشاره رفت.
در طبیعیات ارسطویی ما بررسی علل اربعه ی، غایی، فاعلی، صوری و مادی می پرداختیم ولی در علوم تجربی به معنای امروزی ما صرفا به علل مادی پدیده ها می پردازیم فلذا طبیعیات و علوم تجربی انطباق کامل ندارند بلکه شباهت ها و تفاوت هایی دارند. مثلا هر دو موضوع دارند، لکن علوم تجربی نمی تواند یقینی شود در صورتیکه طبیعیات در برخی حیطه ها یقینی می شود مثل غایتمندی ماده ای مانند سوزن.
با توجه به مباحثی که بدان اشاره رفت، اینکه علوم تجربی امروزی را حقیقی یا اعتباری بدانیم از دو وجه قابل بررسی است؛ وجه اول وجه موضوع مند بودن آن است که موضوع علوم تجربی ماده است و علمی که موضوع دارد علمی حقیقی است. اگرچه چالشی که در این میان وجود دارد این است که علوم تجربی امروزی هدف اساسی دیگری در برابر خود می بیند وآن تسخیر جهان و تبدیل به فناوری است که از این جهت این علم را علم غایتمند و اعتباری می کند. وجه دوم عبارت است از اینکه طبیعیات به این جهت که در بررسی علل مادی و صوری یقینی نیست، پس علمی اعتباری است و نه حقیقی…
از مسائل مهمی که گذار از طبیعیات ارسطویی تا فیزیک جدید (علی الخصوص نیوتونی) را برای ما مطرح می کند بحث حرکت ( آن هم از نوع مکانی) است. گویی حرکت به عنوان موضوع بحث است و به معنای فعلیت یافتن یکسری قواست. در نگاه ارسطو علم فیزیک جزوی از فلسفۀ طبیعی است و در این طبیعیات از مبادی طبیعت، حرکت، زمان، مکان، خلاء صحبت میکند. ایشان سکون و حرکت را ذاتی شیء یا بقول دیگری طبیعی میداند. یعنی ما براساس طبیعتی خاصی که اشیاء دارند و سلسله علل مشابه نشأت گرفته از آن، آن را تحلیل میکنیم. قطعاً و یقیناً همینگونه است و دیگر از استدلال های استقرایی برای توضیح پدیده ها استفاده نمیکنیم.
اما از آن طرف نیوتون و گالیله اتکا به روش تحقیق تجربی داشتند. یعنی فرایند مشاهده، گمانه زنی و تولید فرضیه، آزمایش و تکرار آن و نهایتاً نظریه پردازی. اما باید توجه داشت که نظریه حاصل که حاوی گزاره های علمی است ابطال پذیر است.
آنچه که مطلوب است پیدا کردن علم به حقیقت ماده و روابط بین آن ها است که نیازمند احاطۀ وجودی به عالم مادی است که از ظن به یقین گذر کنیم و نفس الامر آن را حضوراً درک کنیم و تصدیقات یقینی ارائه دهیم. این مهم ظاهراً با دستیابی هرچه بیشتر به آن معارفی که خدا برای ما نازل کرده و معصوم برایمان بیان کرده و سعۀ وجودی امکان پذیر است. اینکه آیا حقیقتاً امکان دستیابی به معرفت حضوری به حقیقت آنچه خارج از ماست امکان پذیر است، عده ای این را صادق و عدۀ دیگر کاذب دانسته که نیاز به مداقۀ بیشتری دارد.
بدون نظر